ادی براک پس از پشت سر گذاشتن ماجراجویی‌های پرزد و خورد با ونوم و همچنین باقی گذاشتن تکه‌ای از این موجود بیگانه، حال بازگشته تا با تهدیدی بسیار وحشتناک دست و پنجه نرم کند. تهدیدی که این بار ساکنین مرگبار سیاره ونوم را بر سرش خراب کرده است. تهدیدی بسیار خطرناک و غیرقابل تصور که به نظر می‌رسد پایان کار او و ونوم را رقم خواهد زد…
مرکز فرماندهی ذهن رایلی نوجوان دستخوش یک تخریب ناگهانی قرار گرفته است تا جا برای چیزی کاملاً غیرمنتظره باز کند: احساسات جدید! شادی، غم، خشم، ترس و نفرت، که مدت‌ها بی‌تردید مدیریت موفقی را اجرا کرده‌اند، مطمئن نیستند که چه احساسی باید داشته باشند وقتی اضطراب ظاهر می‌شود. و به نظر می‌رسد که او تنها نیست.
یک فیلم ابرقهرمانی آمریکایی به کارگردانی روبن فلیشر و نویسندگی اسکات روزنبرگ، جف پینکنر و کلی مارسل است، که بر اساس شخصیتی به همین نام از مجموعه کتاب‌های کمیک کمپانی مارول کامیکس ساخته شده است. از بازیگران آن می‌توان به تام هاردی، میشل ویلیامز، ریز احمد، اسکات هیز و رید اسکات اشاره کرد. وقتی که "ادی بروک" قدرت "سیمبیوت" را بدست می‌آورد؛ او با آزادسازی شخصیت دومش "ونوم" سعی در نجات جان خود دارد…
در فیلم ونوم 2 بگذارید کارنیج بیاید : ادی براک تلاش می کند تا با زندگی جدید و توانایی ابرانسانی که توسط یک موجود بیگانه در اختیارش قرار گرفته، سازگار شود و در عین حال هم بتواند به خوبی از آن استفاده کند. براک سعی می کند با قاتل زنجیره ای کلتوس کاسدی مصاحبه کند، اما او پس از یک اعدام ناموفق از زندان فرار می کند، دوباره دست به کشتار می زند ...
پس از اینکه مایک لوری و مارکوس برنت متوجه می شوند یکی از همکاران آنها با کارتل های مواد مخدر در ارتباط بوده است، ماموریت خطرناکی را برای پاک کردن نام او آغاز می کنند و...
داستان درباره ی دختر جوانی است که تجربهای سختی را پشت سر می‌گذارد و شروع به دیدن دوستان خیالی همه می‌کند که با بزرگ شدن دوستان واقعیشان فراموش شده اند و ...
نیک فیوری مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط لوکی مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون مرد آهنی، هالک شگفت انگیز، تور، کاپیتان آمریکا و بیوه‌ی سیاه با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...
گارفیلد، گربه‌ی خانگی که دارای شهرت جهانی است، از دوشنبه‌ها متنفر است و به لازانیا علاقه‌ی ویژه‌ای دارد، در آستانه یک ماجراجویی بیرون از خانه دیوانه‌وار است! بعد از یک ملاقات غیرمنتظره با پدر مدت‌ها گمگشته‌اش - گربه‌ی خیابانی ژولیده پولیده به نام ویک - گارفیلد و دوست سگ‌سانش اودی مجبور می‌شوند تا از زندگی ناز و متنعم خود خارج شوند و در یک سرقت بالقوه مضحک و مخاطره‌آمیز به ویک بپیوندند.
با افزایش قیمت روی سرش، جان ویک راهی را برای شکست دادن «حلقه اعظم» کشف می‌کند. اما قبل از اینکه ویک بتواند آزادی خود را به دست آورد، باید با یک دشمن جدید با متحدینی قدرتمند در سراسر جهان و نیروهایی که دوستان قدیمی را به دشمن تبدیل می‌کنند، روبرو شود.
«پیتر پارکر» با بازی «تام هالند» به دنبال وقایع «دور از خانه» به قتل «میستریو» با بازی «جیک جیلنهال» متهم است و هویت محرمانه‌اش توسط «جی. جونا جیمسون» با بازی «جی.کی. سیمونز» در روزنامه «دیلی باگل» فاش شده است. «پیتر پارکر» برای طلب یاری نزد «دکتر استرنج» با بازی «بندیکت کامبربچ» می‌رود تا بخواهد با طلسمی اجرا کند که مردم به جز نزدیکانش فراموش کنند او «مرد عنکبوتی» است و «میستریو» را از بین برده.
اعضای تیم انتقام‌جویان و همچنین متحدان آنها در حال محافظت از سیاره زمین هستند و با تهدیدهایی مقابله می‌کنند که بزرگ‌تر از حد توان هر قهرمانی برای مقابله با آنها است. در همین برهه زمانی خطر جدیدی ظاهر می‌شود که از پس سایه‌های دنیای کهکشانی بیرون آمده و فراتر از تصور همه است؛ آن هم کسی نیست جز تانوس، حاکم ظالم و ستمگر بدنام دنیای بین کهکشانی. هدف او از به راه انداختن این بازی ناعادلانه، به‌دست آوردن هر شش سنگِ سنگ‌های بینهایت (Infinity Stones) است؛ سنگ‌هایی که دارای قدرت‌های غیرقابل تصور هستند. تانوس با داشتن این سنگ‌های بینهایت می‌تواند روی همه واقعیت‌ها تاثیر بگذارد. هر چیزی که اعضای تیم انتقام‌جویان برای آن جنگیده بودند، آنها را به این نقطه زمانی رساند؛ در هیچ برهه زمانی‌ای، سرنوشت زمین و همچنین آینده موجودیت آن تا این اندازه نامشخص و نگران‌کننده نبوده است.
تونی استارک یک نابغه مهندسی است. در جریان سفری به افغانستان برای نمایش یکی از تولیدات موشکی‌اش، اسیر می‌شود. او از دانش فناوری خود برای فرارش بهره می‌گیرد. اما پس از آزادی رفته رفته همین فناوری را برای اهداف بزرگتری بکار می‌گیرد.
یک طراح ربات نابغه بنام هیرو هامادا خود را در مقابل یک تهدید شرورانه برای از بین بردن شهری که در آن زندگی می کند، می بیند. به کمک یکی از بهترین ربات هایش بنام بی‌مکس او به مبارزه با این توطئه می پردازد...
بتمن در دومین سال مبارزه با جرم و جنایت خود به بررسی رشته ای از قتل‌ها می پردازد که به بررسی فسادی می پردازد که شهر گاتهام را گرفتار می کند و همچنین اینکه چگونه ممکن است...
آشا، یک آرمان‌گرای زیرک، آرزویی چنان تاثیرگذار می‌کند که توسط یک نیروی کیهانی پاسخ داده می‌شود - توپ کوچکی از انرژی بی حد و حصر به نام استار (ستاره). آشا و استار با هم با یک دشمن بسیار ترسناک - فرمانروای روزاس، پادشاه ماگنیفیکو - روبرو می‌شوند تا جامعه آشا را نجات دهند و ثابت کنند که وقتی اراده یک انسان شجاع با جادوی ستارگان ارتباط برقرار کند، اتفاقات شگفت‌انگیزی ممکن است رخ دهد.
هری پاتر دومين سال تحصيلی‌اش را در مدرسه جادوگری هاگوارتز شروع می‌کند اما يک موجود اسرار آميز در مدرسه در کمين اوست. صداهای شيطانی از ديوارها بگوش می‌رسند و حوادث وحشتناکی در هاگوارتز اتفاق می‌افتد.
در این انیمیشن با شخصیت «مایلز مورالز» آشنا می‌شویم که یک نوجوان اهل محله بروکلین نیویورک است. «پیتر پارکر» در دنیای «مایلز» از دنیا رفته ولی مایلز به‌سرعت متوجه می‌شود که پیتر پارکر دیگری در یک بُعد دیگر وجود دارد و از او درخواست می‌کند تا به او آموزش دهد که چگونه به مرد عنکبوتی تبدیل شود…
The continuing story of Peacemaker – a compellingly vainglorious man who believes in peace at any cost, no matter how many people he has to kill to get it – in the aftermath of the events of “The Suicide Squad.”
It's life mostly as usual for the Smith family. Rick is in a pseudo-world, Summer helps Space Beth and Morty's in love. And they're all an anime.
By force of circumstances, a 30-year-old single man with a full-time job suddenly starts raising a 6-year-old girl. While running each other ragged, the two of them gradually grow into a "family".
Join Tadakuni, Hidenori and Yoshitake as they undergo the trials and tribulations of life in high school. Each episode presents the boys and their classmates in unique situations that you may or may not have faced in high school yourself.
High school student Kanade Amakusa suffers from a curse called "Absolute Choice,” which requires him to select an action from a list of options that appear before him at random. Unfortunately, Amakusa’s choices are limited to the weird and perverse, causing him to become something of a social outcast at school. But when a sudden choice on the way home from school causes a beautiful girl to fall out of the sky, Amakusa might’ve found the key to break his curse for good!
They don't always see eye-to-eye, but that just makes these high school girls' daily lives more fun. "Their lives happen when nothing is happening".
Shouta is sent back in time to his elementary school days via a mysterious school pool. He sees Konomi, a girl who would eventually become a nationally popular actress, and other cute girls when they were innocent and defenseless.
