کلمه کلیدی Bank Robber

ست گكو (جرج كلونی) و برادر كوچكترش (كوئنتین تارانتینو) پس از اینكه سرقت مسلحانه خونینی را در تگزاس انجام می دهند، تصمیمی دارند از مرز گریخته و وارد مكزیك شوند. آنها یك كشیش و دو فرزندش را گروگان می گیرند تا آنها را از مرز عبور دهند. آنها غروب آن روز و پس از عبور از مرز به یك كلوب می رسند كه افراد مشكوكی در آنجا هستند. آنها تصمیم می گیرند شب را در آنجا سپری كنند اما پس از مدتی پی می برند كه صاحبان آنجا عده ای خون آشام هستند و اکنون برای نجات جانشان بایستی با آنها مقابله كنند.

یک پزشک ارتشی که از اختلال استرسی پس از آسیب روانی رنج می برد، به مواد مخدر روی آورده و اعتیادش سبب می شود که بدهی زیادی بر روی دوشش قرار گیرد. او برای پرداخت بدهی هایش به طور مرتب از بانک دزدی می کند.

از جريان سازترين آثار تاريخ سينماي امريکا و موفق در ترکيب ژانرهاي مختلف سينمايي. داناوي و بيتي درخشان بازي مي کنند هم چنين هاکمن، پارسونز و پولارد بازي هاي قابل قبولي ارائه مي دهند. فيلم اداي ديني به فقط يک بار زندگي مي کنيد (فريتس لانگ، 1937) به شمار مي آيد.ـ برنده دو جایزه اسکار و دو جایزه بفتا، نامزد هشت جایزه اسکار، هفت جایزه گلدن گلوب و دو جایزه بفتا ـ داستان: دوره ي بحران اقتصادي امريکا، اوايل دهه ي 1930. زوجي جوان و ياغي، »باني« (داناوي) و »کلايد« (بيتي)، به سرقت هاي کوچک دست مي زنند. آن دو خيلي زود با همراهي جواني مکانيک به نام »ماس« (پولارد)، برادر کلايد »باک« (هاکمن) و همسرش »بلانچ« (پارسونز) دارودسته اي تشکيل مي دهند و به شهرت مي رسند......

| پیشنهاد ویژه | یک پدر مطلقه و برادر متهم سابقش برای نجات مزرعه خانواده خود در غرب تگزاس به یک نقشه ناامید کننده متوسل می شوند.

سارق بانک تلاش می‌کند تا پولهای ربوده شده را تحویل پلیس دهد زیرا در دام عشق گرفتار آمده و قصد دارد زندگی سالمی را در پیش بگیرد, اما زمانی که متوجه می‌شود پلیس فدرال از او نیز فاسدتر است تصمیم میگیرد اسمش را از لیست مجرمین پاک کند.

دو سارق بانک، «جو» (ویلیس) و «تری (تورنتن)، به طور اتفاقی با زن سرخورده ی خانه دار، «کیت ویلر» (بلانشت) برخورد می کنند و هر دو به او دل می بازند...

پس از فرار از زندان میشیگان، یک مجرم حرفه‌ای جذاب هویت جدیدی در کانادا جعل می‌کند و در حالی که توسط یک نیروی ضربت سرکش تعقیب می‌شود، دست به سرقت یک سابقه ۵۹ بانک و جواهر فروشی می‌زند.

Mehdi, a qualified robber, and Liana, an apprentice thief, get involved in a turf war between drug dealers, and have to collaborate in order to save their loved ones.

A group of people sharing a ride accidentally switches cars with a bank robber, who then pursues them to retrieve the stolen money he left in the trunk.

After two hapless stoplight technicians make an offhand joke about an imaginary heist, everyone in their small Romanian town suddenly wants a piece of the pie – forcing the pair to make a decision that could change their lives forever.