«سام بالدوین» (هنکس) پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» (مالینجر) تنها می ماند. او برای آغاز یک زندگی نو از شیکاگو به سیاتل می رود. از سویی «آنی رید» (رایان) یک روزنامه نگار ساکن بالتیمور، وقتی صدای «سام» را از رادیو می شنود، ندیده و نشناخته، به او علاقه مند می شود و به سیاتل می رود ...
«مارکیز دو مرتوی» (کلوز) و «ویکونت دو و المونت» (مالکوویچ)، اشراف زاده هایی که سابقا دل باخته ی یک دیگر بودند، اینک اوقات شان را صرف نقشه های اغواگرانه و تلافی جویانه می کنند...
مکس در پاریس زندگی میکند ولی قصد ازدواج دارد در راه خود به سمت توکیو با لیزا بر خورد میکند گویی عشق واقعی خود را یافته است همه چیز را فراموش میکند و
داستان فیلم روایت‌گر زندگی چند خانواده است که برای گذراندن تعطیلات به شمال کشور سفر کرده‌اند. دوستان احمد (شهاب حسینی) که پس از سال‌ها زندگی در آلمان به ایران بازگشته، در تلاش هستند تا همسری را برای او بیابند. به همین خاطر، یک معلّم مهدکودک به نام «اِلی» (ترانه علیدوستی) با دعوت سپیده (گلشیفته فراهانی)، به همراه دیگران به این سفر آمده‌است. امّا پس از ناپدید شدن الی در ساحل دریا، ماجرا به یک تراژدی تبدیل می‌شود و هر کس در مورد این مسأله به قضاوت پرداخته و دیگری را مقصر می‌داند. تا آن‌جا که جمع به خاطر منافع خود زمانیکه نامزد جستجوگر الی در پی او از راه می‌رسد از حمایت الی دست کشیده و سپیده را مجاب می‌نمایند که تصویری منفی از الی ارائه دهد.
Open All Hours is a BBC sitcom written by Roy Clarke and starring Ronnie Barker as a miserly shop keeper and David Jason as his put-upon nephew who works as his errand boy.
Drama about a girl that becomes a spirit after ending up in a car crash, trying to find a way back to become a human again with the help of the detective. Naamrin, a bratty and hi-so girl is about to marry her fiance, Popetorn, whom she grew up with because her mother, Thara raised him since he was a little boy. However, after trying on her wedding dress, she is challenged to a road race that escalates to a road rage, resulting in the death of both drivers. Yeeo is a police officer that happened to be bicycling pass the scene and hears the call on his police radio. He gets to the scene and watches paramedics pull out road rival from the nearby lake. He then meets the Naam's spirit, who doesn't know that she's dead. Yeeo picks up a necklace that parted from her during the wreck and tucks it into his pocket. Since then, Naam's spirit becomes attached to Yeeo and he is the only one that can see her. She believes that Yeeo is the only one that can help her.
